جوانگرايي ، كليد پيشرفت كشور
به بهانه سالروز ولادت حضرت علي اكبر(ع) و روز جوان
یزدفردا :سيدمرتضي مفيدنژاد- كارشناس ارشد علوم سياسي مقدمه: نقل است از يك متفكر و انديشمند مشهور پرسيدند كه چه توصيهاي براي سرمايهگذاري در يك كشور دارد؟ او گفت اگر ميخواهيد سرمايهگذاري زودبازده داشته باشيد گندم بكاريد كه ثمره آن را در عوض چند ماه يا يكسال بعد ميتوانيد برداشت كنيد. اگر قصد سرمايهگذاري بلند مدت داريد به سراغ كاشتن درخت برويد كه ثمره آن را به مدت طولاني در اختيار خواهيد داشت و اگر خواستيد به سراغ سرمايهگذاري برويد كه ثمره آن به هيچ وجه در جامعه تمام نشود به تربيت نيروي انساني بپردازيد زيرا كه منفعت و سود آن تمام نشدني خواهد بود. از اين گفتار مهم به خوبي برميآيد كه تربيت نيروي انساني واجد شرايط و مستعد نياز جدي هر جامعه وكشوري است و اگر بخواهيم اهتمام جدي به توسعه يك مجموعه داشته باشيم بايد بر اين مسئله اصرار ويژه بورزيم . در همين راستا طبقه جوان هر جامعه بهعنوان سرمايه و نيروي انساني آماده و موثر ميتواند با يك برنامهريزي بلند مدت و توجه ويژه به يك فرصت بزرگ و عاملي براي پيشرفت آن جامعه تبديل شود كه خود به محملي براي رشد در عرصههاي ديگر نيز تبديل خواهد شد . نگاه جدي به نسل جوان كشور طبق آمار اعلام شده از سوي مراجع رسمي كشور در مورد گروههاي جمعيتي درصد بالايي از حجم جمعيتي كشور ما را جوانان بين 19 تا 24 سال تشكيل ميدهند. اين تعداد قابلتوجه از زواياي مختلفي ميتواند دربر گيرنده فرصتها و تهديدهايي باشد كه نيازمند برنامهريزي و دقت بسيار است. با توجه به پتانسيلهاي فوقالعادهاي كه اين گروه از جمعيت كشور دارند بايد به اين مسئله اشاره كنيم كه در صورتي كه نيازهاي واقعي اين نسل مورد بيتوجهي و فراموشي قرار گيرد ميتواند يك خطر بزرگ براي نظام ما تلقي شود. شعار جوان گرايي و توجه به جوانان در عرصه سياستگذاري و اجراي قوانين نبايد در حوزه حرف و كلام به اتمام برسد و از مرحله عمل دور بماند. كشور ما نياز دارد تا براي جلوگيري از انحراف ظرفيتها و پتانسيلهايي كه در اين طبقه از كشور وجود دارد با يك سازماندهي مشخص و يك نگاه ويژه و بنيادين راههاي منتهي به آسيبها و خسارتهاي احتمالي را مسدود نمايد. با در نظر گرفتن اين مسائل واهميت اين دوره سني موضوعات مهمي را ميتوان بهعنوان دغدغههاي اصلي در مورد جامعه جوان كشور مطرح كرد كه در ادامه به شاخصترين آنها ميپردازيم: الف - لزوم ارتباط ميان نسلهاي مختلف بعد از گذشت سه دهه از عمر با بركت انقلاب اسلامي ايران كشور شاهد رشد و بالندگي نسلهاي مختلفي در عرصه جمعيتي بوده است. اين نسلها هر كدام با توجه به شرايط زماني و مكاني خاصي كه با آن مواجه بودهاند به رشد رسيدند و هر كدام از ويژگيها و خصوصيات خاصي برخوردارند. آنچه كه برخي از تحليلگران و جامعه شناسان آن را يك تهديد و خطر بزرگ براي جوامع بشري تلقي ميكنند احتمال شكاف و گسست ميان آرمانها و اهداف نسلها و گروههاي سني مختلف در يك جامعه است اين مقوله در مورد جامعه خودمان نيز به نوعي صادق است. با توجه به وقوع جرياناتي مثل انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي كشور ما شاهد رشد و شكوفايي افرادي با ويژگيهاي خاص و منحصر به فرد بوده است كه اين خصوصيات با نسل سوم وچهارم كه به نوعي گروههاي سني بعد از جنگ تحميلي را تشكيل ميدهند تا حد زيادي متفاوت است. نبايد فراموش كنيم كه ما دچار گسست و يا شكاف ميان نسلها نشدهايم لكن احتمال وجود ا ين خطر بهطور جدي ما را تهديد ميكند آنچه كه بايد سرلوحه امور قرار گيرد اين است كه بايد به اين فكر باشيم تا با ايجاد يك مفاهمه زباني و اعتقادي ميان نسلهاي مختلف انقلاب اسلامي به يك ارتباط قوي و گسترده ميان گروههاي سني و نسلهاي مختلف دست يابيم. اين بدان معنا نيست كه بخواهيم نسل سوم را عينا به مانند نسل اول و دوم تربيت كرده و رشد دهيم بلكه بايد بر اساس مقتضيات جامعه و شرايط فكري و روحي حاكم بر آن طبقه مخصوص به باز توليد ارزشهاي متاخر توليد ارزشهاي جديد فرهنگي و توزيع ارزشهاي مورد توافق همه گروهها بپردازيم تا مبادا دچار اختلافات وتعارضات فكري واعتقادي شويم. در اين راستا رسانه ملي ،مطبوعات و دستگاههاي فرهنگي در تحقق امور ذكر شده نقش اصلي را بازي ميكنند. ب- مسئله هويت و فرهنگ جوانان يكي از مهمترين مقاطع تشكيل هويت هر فرد در واقع دوران جواني است. ايامي كه با وجود زيباييها و طراوت فراوان به شهادت همگان در چشم بر هم زدني طي ميشود در حالي كه آثار آن گاه تا پايان عمر با انسان همراه خواهد بود. در اين دوران اسكلت و استخوان بندي هويتي و فرهنگي يك انسان شكل ميگيرد و اگر قرار بر اين باشد كه بحران هويت و يا تعارضات شخصيتي اتفاق افتاد جرقه اصلياش از همين سنين زده ميشود اما هويت چيست؟ هويت در اصل يكي از اجزاي اصلي فرهنگ محسوب ميشود. به عبارتي بهتر هويت در خلال فرهنگ شكل گرفته و آتيه فرهنگ نيز از آن تغذيه خواهد نمود. نتيجه اينكه هويت از خلال تربيت هر فرد در درون يك فضاي فرهنگي به او منتقل ميشود و به نحوي نهادينه در وجود او استقرار مييابد لكن نبايد پنداشت اين تاثيرگذاري به صورت يكطرفه باقي خواهد ماند.از آنجا كه همين اشخاص كه در مجراي يك فرهنگ رشد و نمو يافتهاند پرچمدار آينده آن نيز خواهند بود اين اثرپذيري و اثرگذاري تجربهاي طرفيني به خود ميگيرد. بنابراين استدلال به اين مسئله ميرسيم كه فرهنگ و هويت وامدار يكديگر تلقي ميشوند با توجه به اين مسئله بايد خاطر نشان كنيم كه هويت فردي و جمعي افراد يك جامعه خصوصا جوانان كه در اينجا منظور و مقصود اصلي ما ميباشد در صورتي كه با يك برنامه سازماندهي شده و نظاممند فرهنگي شكل نگيرد به نسلي با هويت متعارض با آرمانها و مقاصد كشور و جامعه تبديل ميشود . ما اگر فرهنگ خود را غني ميپنداريم و بر اصول واعتقادات اسلامي تكيه كردهايم اگر انتظار داريم كه در آينده بايد جواناني با هويت اصيل ايراني داشته باشيم از هم اكنون بايد آستينها را بالا زده و هر يك در جايگاه خود ولو به قدر ايفاي نقشي كوچك وظيفه خويش را در اين راستا به بهترين نحو به انجام برسانيم. يك جوان ايراني اگر از مولفههاي اصيل هويت خود يعني اسلاميت و ايرانيت دور باشد قطعا موجبات هزينهها و خسارات بسياري را براي خود و جامعهاش فراهم ميآورد. ج- جوانان ومشاركت سياسي و اجتماعي مردمي شدن فعاليتها و تشكلهاي سياسي اجتماعي هدف نهايي توسعه است و اگر ما خود را كشوري در حال توسعه بدانيم براي رسيدن به اين منظور بايد مشاركت سياسي و اجتماعي جوانان را از مهمترين گزينههاي در دست اقدام قرار دهيم. با توجه به سرشماري نفوس و مسكن در سال 1385 حدود 70 درصد از جمعيت كشور را جوانان تشكيل ميدهند. نوجوانان و جوانان بهعنوان سرمايههاي اجتماعي ميتوانند با ايفاي كاركردهاي مناسب، زمينههاي ترقي يا ركود يك جامعه را فراهم كنند. بر همين مبنا پژوهشهاي صورت گرفته نشان ميدهد هر چه ميزان مشاركت اجتماعي، سياسي و فرهنگي جوانان - به صورت آگاهانه و عقلايي- افزايش يابد ميزان آسيبهاي موجود در جامعه كاهش مييابد. اين نكته كه يك جوان باور كند خودش ميتواند در تعيين سرنوشت خود و كشورش سهم به سزايي داشته باشد به او نوعي خود باوري و اعتماد به نفس ميدهد كه عامل تقويت و همبستگي اجتماعي را نيز به دنبال خود خواهد داشت. اگر بخواهيم مجرا و شيوه صحيح مشاركت را از طريق كتابهاي درسي و آموزش نظري به جوانان آموزش دهيم تلاش و زمان زيادي را ميطلبد در صورتي كه تاسيس نهادهايي كه جوانان عملا تمرين مشاركت اجتماعي را به شكل واقعي آن تجربه كنند علاوه بر اينكه از ميزان هزينهها ميكاهد در به كار گيري انرژي فوقالعاده آنان نيز نقش مهمي خواهد داشت. انرژي سرشار، آرمانگرايي و تمايل به حضور پررنگتر در صحنههاي اجتماع از خصوصيات مهم دوران جواني است كه به نوعي بايد به آن جهت داده شود. جامعه بايد اين امكان را براي جوان مهيا كند كه اين پتانسيلها را در راه درست و صحيح آن مصرف كند. با مسئوليت دادن به جوانان ،ايجاد فضا براي مشاركت هرچه بيشتر در عرصههاي مختلف اجتماع و مفيد كردن آنان اين نيرو و قدرت راه درست خود را باز ميكند. البته شكلگيري فعاليتهايي مثل توسعه تشكلهاي غيردولتي ،ايجاد اتاقهاي فكر و تصميمگيري براي جوانان در نهادهاي دولتي، گسترش نشريات مختص به طبقه جوان ،حضور جديتر نهادي چون سازمان ملي جوانان در عرصههاي مختلف كشور و... همگي نشاندهنده توجه بيشتر به اين مقوله است كه با همه اين تفاسير باز هم دقت،سرمايهگذاري و برنامهريزي جديتر و دقيقتري را ميطلبد. د- حفظ و رشد روحيه عدالت خواهي يكي از مطالبات جدي رهبر معظم انقلاب در طول سالهاي گذشته حفظ روحيه عدالت خواهي و عدالتطلبي در ميان جوانان بوده است كه اين خصوصيت مهم بعد از روي كارآمدن دولت نهم رنگ و بوي جديتري به خود گرفت. با نگاهي به تاريخ جهان ميتوان به راحتي دريافت كه اين جوانان بودند كه نيروي محرك اغلب جريانهاي عدالت محور تاريخ را تشكيل ميدادند. جنبشهاي عظيمي چون انقلاب اسلامي ايران، نهضت گاندي در هند و حتي انقلاب كبير فرانسه همگي به نوعي در اين دسته بندي قرار ميگيرند اما حفظ و رشد اين روحيه نيز در ميان جوانان امر بسيار مهمي است . جوان به اين دليل هنوز آنچنان فريفته زرق و برق روزگار نشد و هنوز غبار غفلت زنگار بر قلبش ننشانده و به دليل خصوصيات آرمانطلبانه و ايدهآلهاي بالايي كه در ذهن خود دارد به خوبي معنا و شيريني عدالت را حس ميكند و به همين دليل است كه اهتمام و كوشش جدي براي دستيابي به آن دارد. با در نظر گرفتن همه اين موارد استقرار اين روحيه در ميان نسل جوان يك كشور ميتواند بهعنوان يك اهرم قدرتمندي تلقي شود تا در اثر آن نهادها و ارگانهاي اجرايي با حساسيت به مسير كه پيش رو دارند و توجه به دور نشدن از مولفههاي عدالت محورانه در عرصه عملي، حركت كلي كشور را به سمت و سوي عدالت سوق ميدهند. امري كه بسياري از كشورها سالهاست كه براي دستيابي به آن تلاش ميكنند. كلام آخر: در آخر بايد تصريح كنيم كه مسئولين كشور ما با اين حجم بالايي كه از جمعيت جوان در اختيار دارند بايد به خود ببالند و نگاه ويژهاي به آن داشته باشند. اين اشتباه است كه هر وقت صحبت از دغدغهها و مشكلات اين نسل به ميان ميآيد با شتاب به سراغ اموري همچون اشتغال، ازدواج و مسكن برويم و آنها را در همين چارچوب محدود كنيم. اين طيف از جامعه ما با بصيرت و بينش بالايي كه دارد دغدغههاي جديتري را در درون خود احساس ميكند و نيازمند باور و توجه بيشتري در امور مختلف است. بار اصلي انقلاب ما در طول سه دهه گذشته حقيقتا بر دوش جوانان بوده است و آنها از آزمونهاي سخت و دشوار با سربلندي بيرون آمدهاند پس نبايد اين انرژي نهفته را ناديده گرفت. ثروت ما صرفا در منابع نفت و گاز و يا صنعت و معدن و ... خلاصه نميشود. ثروت و سرمايه اصلي گردانندگان كشور نيروي عظيم جواني است كه اگر تواناييهاي واقعي آنها شناخته نشود به بيراهه خواهيم رفت. شايد نياز به يك برنامه جامع و بلند مدت در راستاي توجه به دغدغهها و رشد و پرورش قاعده مند و اصولي اين گروه عظيم از جامعه اسلامي ايران بيش از هر مقوله ديگري بايد در مركز توجه و برنامهريزي كشور و مسئولين آن قرار گيرد.
منبع :رسالت
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,ژانویه,2025